میرزا غلامرضا اصفهانی (۱۲۴۶-۱۳۰۴ هجری قمری) از استادان خوشنویسی ایرانی و یکی از برجستهترین خوشنویسان خط نستعلیق و شکستهنستعلیق بود. میرزا غلامرضا اصفهانی از معروفترین خوشنویسان دوره قاجار بودهاست. نام پدرش «میرزا جان» بود و در جوانی به دربار محمد شاه و پس از آن به دربار ناصر الدین شاه راه یافت.
پدر میرزا در سال ۱۲۱۲ه. ق از اصفهان به تهران آمده و به کسب قنادی مشغول شد. از آنجا که با وجود چند فرزند دختر، هیچ پسری نداشته، به زیارت امامرضا(ع) مشرف شده و با توسل به آن حضرت خداوند در سال ۱۲۴۶ ه. ق. پسری به وی میدهد که به همین دلیل نام وی را غلامرضا نهادند.
میرزا غلامرضا مردی مسلمان، عارف، ادیب، دلسوخته و اهل معنی و اعتقاد بود. غلامرضا در ۵ سالگی به مکتب رفت پس از دو سال قادر به خواندن قرآن بهتمامی شد.او در سنین پختگی و استادی هنر خود را «توفیق خداوند عزوجل» میداند و آنجاییکه اوصاف هنرش را شرح میدهد، میگوید که «نه از باب خودستایی است بلکه محض بروز فضل یزدانی و نفس مسیحایی است» (
غلامرضا در ۵ سالگی به مکتب رفت پس از دو سال قادر به خواندن قرآن بهتمامی شد. میرزا در خاطراتش مینویسد که در همان سال در رؤیایی صادقه به محضر امیرالمؤمنین علی(ع) شرفیاب شده و همین واقعه سیر زندگی او را دگرگون میکند. میرزا در قطعهای به خط شکستهٔ خفی چنین مینویسد: «قریب هفت سال از سنین عمرم گذشته در دبستان به خواندن قرآن اشتغال داشته. شبی به خواب، بزرگواری ارشادم نمود به تقبیل آستان شاه اولیا در دنبالش شتافتم. در گوشهٔ آن جا حضرت شاه اولیا ارواح العالمین له الفدا توقف داشتند. چون نزدیکتر شدم فرمود مشقت بیاور. علیالفور صفحه کاغذ و دواتی به حضور مبارک تقدیم نمودم. در وسط آن صفحه لام و الف و یایی نگاشته و فرمودند از این رو بنگار. فردای آن شب در دبیرستان معلم صورت خواب را سؤال نمود. این بندهٔ حقیر ماجرا کماجرا باز گفت. دیگر حقیر را به تحصیل خط واداشت...» و این آغاز کار خوشنویسی او بود.
میرزا پس از آن نزد میر سید علی تهرانی (پدر میرحسین خوشنویس مشهور) به تعلیم خط پرداخته تا جایی که در نه سالگی به حسن خط نامی میشود و در طول عمر نچندان بلندش آثار بسیاری را آفریده که برخی از آنها در زمرهٔ آثار ملی هنری کشور ثبت شدهاند.0
او را به بابیگری متهم کردند که شفاعت یکی از اعیان یا فرزندان ناصرالدین شاه او را از خشم شاه رهانید و از مرگ نجات داد.
میرزا غلامرضا که دیر همسر اختیار کرده بود در سال ۱۳۰۰ ه. ق هنگامی که ۵۴ ساله بود، صاحب فرزندی میشود که نامش را محمد رضا میگذارد. اما محمد رضا در سه سالگی ناگهان بیمار شده و فوت میکند و داغ بزرگی به جان میرزا مینشیند تا جایی که آرزوی مرگ مینماید و در جایی میگوید: «پس از دیدن داغ و ناکامـی او مرا مرگ خوشتر ازین زندگانی» طولی نکشید که به آرزویش رسید و در روز پنجشنبه چهارم ربیعالثانی سال ۱۳۰۴ هجری قمری به سرای باقی کوچ کرد. او در باغ میرزا حسین خان سپهسالار در جوار حاج میرزا صفا در و در صفاییه ابن بابویه در چشمهعلیشهر ری به خاک سپرده شد.
خوشنویسی در دربار
میرزا غلامرضا اصفهانی در جوانی به حضور محمد شاه قاجار احضار شد؛ شاه که خو از خوشنویسی نستعلیق بهره داشت خط او را آزمود و او را به معلمی فرزندانش گمارد. س از مرگ محمد شاه ناصرالدین شاه نیز همچنان به وی توجه داشت.
میرزا غلامرضا شاید تنها خوشنویسی است که هر دو خط نستعلیق و شکستهنستعلیق را به مهارت و استادی تمام مینوشته و در هر دو نیز صاحب سبک ویژهٔ خود است. شیوهٔ میرزا در خط از محکمترین و قویترین شیوههای خوشنویسی است و کتیبهها، قطعات وسیاهمشقهای وی نیز در صدر آثار خطوط شکسته و نستعلیق محسوب میشوند.
میرزا غلامرضا اصفهانی در ترکیببندی حروف و کلمات استاد بود. از آن جا که میرزا در زمان حیات نامیترین استاد مسلم خوشنویسی بود، نگارش آثار بسیاری به وی سفارش داده میشد که برخی را به شاگردان خود سپرده (مانند کاشیهای پیرامون بقعهٔ شیخ صدوقابن بابویه که به محمد ابراهیم تهرانی واگذار نمود.) و تعدادی را نیز خود رقم زد که از آثار جاودانهٔ هنر خوشنویسی بهشمار میروند.
از بهترین نمونههای کتیبهنویسی میرزا غلامرضا کتیبههایمدرسه سپهسالار (مدرسه عالی شهید مطهری فعلی در میدان بهارستانتهران) است که آن را در سال ۱۳۰۱ نگاشتهاست. تعداد قابل توجهی از قطعاتی که به خط نستعلیق از میرزا غلامرضا بهجا ماندهاست شباهت ظاهری بسیاری به سیاهمشق دارد. بهطوریکه در نگاه اول تمیز این قطعات از سیاهمشق شاید ممکن نباشد و بعضی از صاحبنظران به دلیل تعدد قطعاتی که به این صورت از میرزا غلامرضا بهجا ماندهاست، عبارت «میرزا غلامرضا اصفهانی سیاه مشق نویس» را در توصیف او بهکار بردهاند.
درباره تأثیر خط شکسته بر خط نستعلیق میرزا غلامرضا به اجمال و اختصار میتوان موارد ذیل را بر شمرد: کوچک شدن دایرهها بخصوص در حرف (ی)، پیچ و تاب و چرخش و خمش پر غمزه حروف، بلندی بیش از حد معمول دنباله(م)، استفاده بجا از حروف و کلمات خرد اندام (در سیاه مشق)، کاربری نیم کششهای خط شکسته، در نظر داشتن تناسبات سواد و بیاض خط شکسته در ترکیب صفحه نستعلیق خصوصاً در سیاه مشقها و استفاده بسیار از ارسال (از ویژگیهای خط شکسته) در سیاه مشق نستعلیق و بطور کلی تسریع در حرکات دست و قلم نمود بیشتری دارند.
امضا
میرزا غلامرضا اصفهانی اغلب آثارش را با عبارت «یا علی مدد» امضا میکردهاست.اما رقم یا امضای میرزا در بعضی از قطعات اسم کامل او بهاضافه «یا علی مدد» است و در بعضی فقط «یا علی مدد» یا «یا علی مددی» بدوننام میرزا غلامرضا ـمدهاست. در قطعاتی هم امضا بهصورت «العبد المذنب الفقیر الحقیر غلامرضا غفرله» و «یا علی مدد.» یا بهصورت «هو» و در سطر زیر هو، «الفقیر الحقیر المذنب غلامرضا» و بعد «یا علی مددی» یا به صورتی شبیه به آنچه ذکر شد میباشد.
آوازه
آوازه و آثار میرزا غلام رضا مرزهای زمان و مکان را در نوردیدهاند. و حتا در زمان حیاتش به اقصا نقاط علم رسیدند. تمام عاشقان هنر آرزوی قطعه خطی از میرزا داشتند. نظامالملک معروف به نظام پادشاه محلی حیدرآبادهند آثار بسیاری از میرزا غلامرضا را در کتابخانه و مجموعهاش نگهداری میکرد. دکتر مظفر بختیار نقل میکند که در بازار نسخههای خطی کاشغر مرکز ایالت ترکستانچین اثری از میرزا غلامرضا را با صحافی سنتی دیده که احتمالاً از آخرین امیر فارسی زبان آن منطقه به جای مانده بودهاست. همچنین معیرالممالک در یادداشتی از سفرش به اروپا مینویسد که زمانی که از موزه تفلیس از بزرگترین مراکز هنری آن زمان دیدن میکرده عکس میرزا و اثری از او را در تالاری که به نام مردان بزرگ جهان مزین بوده دیدهاست.
یک دهه پیش در نمایشگاه «هانگ جو» در پکن پایتخت چین استاد «سانگ» خوشنویس برجسته چینی تحت تأثیر اثری از میرزا قرار گرفت چندانکه به آرامی اما بسیار طولانی گریست و به نشان احترام با قلم موی خوشنویسی درشتش نگاشت:
بزرگترین خوشنویس جهان میرزا غلامرضا اصفهانی
آثار
افزون بر کتیبهنویسی مدرسه سپهسالار که میرزا غلامرضا آن را در سال ۱۳۰۱ نگاشتهاست آثار زیادی به خط او باقی ماندهاست، از جمله:
تعداد نسبتاً زیادی از قطعات و سیاهمشقهای شکسته و نستعلیق
اشعار میرزا غلامرضا
میرزا شعر هم میسرود و تخلصش غزال بود. نظم و نثر میرزا فصیح و استادانهاست چنان که این معنی از نوشتههای او به خوبی بر میآید. در نظم و نثر شاگرد امامقلی خان قاجار بود که غارت تخلص میکرد و سخت به او ارادت داشتهاست. این شاگرد و استاد پیوسته با هم دمساز بودهاند. میرزا در یادداشتهای خود غارت را به استادی خطاب کرده و از او به احترام یاد میکند و او را ابوالفضایل خواندهاست. بعید نیست که تخلص غزال را غارت به او داده باشد لکن میرزا در اشعارش هرگز به این تخلص شعری ندارد.